تأملی در معنای پایان فتنه
اتفاقات و هیاهوهای پس از انتخابات سال هشتاد و هشت با فرا رسیدن نهم دیماه همان سال به پایان خود رسید. و از آنجایی که حوادث مورد نظر تحت عنوان «فتنه» مطرح شده بود، روز نهم دیماه را روز پایان فتنه نامیدیم و... اما فتنه چه بود و چگونه پایان یافت؟! و آیا واقعا فتنه پایان یافت؟ و یا اساسا فتنه پایانیافتنی است؟ با چه تلقی از فتنه، خروش مردم در خیابان در روز نهم دی پایان فتنه قلمداد میشود؟
به نظر میرسد تلقی ما از فتنه و مهمتر از آن «پایان فتنه» متابعت از تلقی ما از انقلاب اسلامی و ماهیت آن دارد. آنچه ما را پس از نهم دیماه خرسند میسازد و البته تا حد زیادی آسودهخاطر، به تصور ما از نقش نهم دی در رهایی انقلاب اسلامی از فتنه برمیگردد. پنداشت ما از آن روز مهم این بود که چون همهی اهالی این طرفِ خط که حق باشند و آن طرف باطل مشخص شدند، بنابراین فتنه به پایان رسید و حق از باطل و سره از ناسره غربال شد.
ما براساس درکی
که از انقلاب اسلامی داریم، تبعات و پیرامون آن را هم میفهمیم. بهعبارتی مسائل
انقلاب و نیز خطر تهدید کنندهی انقلاب اسلامی براساس نگاه ما به انقلاب درک میشود؛
و البته راه برونرفت از مسئله نیز به همین ترتیب. فهم انقلاب بهمثابه یک امر
سیاسی با تلقی آن بهعنوان واقعهی تمدنی دو سمتسوی متفاوت را پیش روی ما قرار میدهد.